حادثه دلخراش خرابی ساختمان متروپل رخ داد و جامعه ای را در بهت و تاسف داغدار کرد. بررسی علل وقوع چنین سوانحی نیاز به واکاوی نظام مسئولیت در ساختار حاکم بر ساخت و ساز شهری و روابط تنظیم شده بین دست اندرکاران امور ساخت و سازشهری منجمله وزارت راه مسکن و شهرسازی، شهرداری و نظام مهندسی است و در مورد خاص متروپل باید نیم نگاهی به قوانین و آئین نامه های مربوط به مناطق آزاد نیز داشت. واضح است که خطای مهندسی در ساخت ساختمان متروپل رخ داده است و لیکن باید به این امر توجه کرد که چه بستر و شرایطی فراهم بوده است که در روند ساخت یک ساختمان که چندین سال طول می کشد و مهندسین کثیری در حوزه طراحی، اجرا و نظارت حضور داشته اند؛ چنین خطاهایی نه تنها اصلاح و ترمیم نشده اند بلکه درگام های پیاپی ساخت، اینگونه خطاها جمع شده و در نهایت منجر به خرابی ساختمان شده است. تبین، تشریح و توضیح خطاهای فنی رخداده در ساخت این ساختمان به آسانی توسط گروهی از مهندسان و خبرگان امور مهندسی انجام می گیرد و گزارش مبسوط آن نیز منتشر خواهد شد ولیکن بستر مساعد وقوع اینگونه خطاها را در لایه های بالادستی قانونگذاری و مدیریت روابط قانونی باید جستجو کرد.
وزارت راه مسکن و شهرسازی مسئول تدوین و ترویج مقررات ملی ساختمان ( مباحث بیست و سه گانه مقررات ملی) و تنسیق امور مربوط به نظام مهندسی ساختمان و کنترل آن می باشد. شهرداری به عنوان مسئول امور شهری مسئولیت کنترل ساخت و ساز از نقطه نظر مطابقت با ضوابط شهرسازی از یکسو و ضوابط فنی مقررات ملی از سوی دیگر می باشد و در انتها نظام مهندسی به عنوان انجمن مردم نهاد.غیر دولتی  (NGO)وظایفی از جنس بررسی تائید صلاحیت مهندسان برای ورود به عرصه حرفه ای و تشکیل دوره های باز آموزی به قصد ارتقاء کیفیت دانش فنی و بروز آوری صلاحیت و دانش مهندسان و در نهایت بررسی و اظهار نظر در مورد خطاهای مهندسان در شورای انتظامی خویش است. ولیکن آنچه که پس از ربع قرن در تنظیم روابط بین شهرداری و نظام مهندسی رخ داده است نظام مسئولیت را از درون خدشه دار و بی اثر کرده است.
شهرداری در سال 1386 طی موافقتنامه ای بین نظام مهندسی و شورای شهر و شهرداری، بخش در آمدزای کنترل ضوابط شهرسازی از قبیل میزان تراکم درپهنه مورد نظر، ارتفاع ساختمان و طبقات مجاز و غیره را برای خود نگه می دارد و بخش کنترل فنی را به انجمنی که صلاحیت کار فنی ندارد و برای تنسیق امور مهندسان بوجود آمده است واگذار می کند و نظام مهندسی بجای نقش ارتقاء کیفیت و دانش فنی مهندسان حقیقی و حقوقی خود نقش معیشتی پیدا می کند و برای خود وظیفه ارجاع کار و قرارگیری بین سرمایه گذار، سازنده و ناظر را تعریف می کند و علاوه بر تعیین سهمیه برای مهندسان برای خود دریافت سهمی از حق الزحمه مهندسان ( 5% حق الزحمه) را اجباری می کند. این عمل در مقایسه با نظام پزشکی مشابه این است که هر مریض که قصد مراجعه به دکتری را دارد باید به نظام پزشکی مراجعه کند و نظام پزشکی معین کند که مریض نزد کدام دکتر برود و بخشی از حق ویزیت پزشکان را ابتدا به نظام پزشکی بپردازد!!! شهرداری وظیفه بازرسی و مسئولیت کنترل و پاسخگویی راجع به آن که بر عهده خودش می باشد را به مهندس ناظری محول کرده است که هیچگونه اقتداری ندارد. علاوه بر اینکه مسئولیت قابل تفویض نیست و شهرداری حتی اگر انجام بازرسی را به کس دیگری محول کند  مسئولیت کنترل و پاسخگویی به عهده خودش است، انجام بازرسی را برعهده ناظری از نظام مهندسی بدون اقتدار گذاشتن کار عبث و بیهوده ای است که نظام مسئولیت را خدشه دار می کند. نکته دیگر آن است که بین مفهوم نظارت و بازرسی که دو امر جداگانه هستند اختلاط مفهومی رخ داده است. در روند ساخت یک ساختمان نظارت به معنای حضور دائم ناظرین مختلف با تخصص های مرتبط در طول انجام ساخت و ساز است و بازرسی امری نقطه ای و بررسی لحظه ای است، ناظرین نظام مهندسی نظارت انجام نمی دهند بلکه در مقاطع مختلف بازرسی می کنندو ورقه ای را پر می کنند و به شهرداری ارسال می کنند و شهرداری مسئول توقف کار یا ادامه کار است. اگر بر این پروسه ناکارآمد و غلط فساد و رانت تا بن دندان ریشه یافته  در شهرداری ها و نظام را بیفزائید واضح است که چنین خرابی ها می تواند رخ دهد. در مورد متروپل مساله تاسف بارتر است زیرا شهرداری که خود عامل بازرسی و کنترل است شریک سرمایه گذار می شود و در یک تعارض منافع کاملا غیر قابل انتظار و غیرقانونی اکثر پروسه های ناقص ساختاری کنترل را نیز زیرپا می گذارد. به عنوان کلام آخر متذکر می شوم که علل و اسباب این خرابی را در متهم کردن مهندسان  و حوزه مهندسی پی نگیرید، فساد ریشه دار، رانت خواری گروهی از وابستگان به حاکمیت و بهم ریختن قوانین ساختاری به منظور سوء استفاده بیشتر و بهره مند شدن هر چه بیشتر از این سفره گسترده رانت خواری بستر اصلی وقوع چنین  حوادثی است.

بهروز گتمیری
استاد دانشگاه تهران و عضو گروه علوم مهندسی فرهنگستان علوم


فصلنامه آموزش مهندسی  ایران ضمن تسلیت به هموطنان عزیز آبادان بسیار از یادداشت فنی و روشنگر استاد ارجمند جناب آقای دکتر بهروزگتمیری سپاسگزار است. بر این باوریم که دانش و علوم مهندسی استوار و فاقد بعد مکانی می باشد و اگر با عدم مسئولیت پذیری، شعار، احساسات، تخیل و فساد، شتاب زدگی، بی خردی جایگزین شود چه سرمایه های انسانی و مالی از دست خواهد رفت که جبران ناپذیر خواهد بود.